تبریک شب یلدا و عید قربان
عيد سعيد قربان و همچنين شب يلدا بر همگي بازديدكنندگان وبلاگ ما مبارك.
عيد سعيد قربان و همچنين شب يلدا بر همگي بازديدكنندگان وبلاگ ما مبارك.

چرا عاقلان را نصیحت کنیم
بیاید از عشق صحبت کنیم
چه اشکال دارد پس از هر نماز
دو رکعت گلی را عبادت کنیم

سماع در واقع شنيدن آواز يك آواز خوان يا صداي آلات موسقيايي است. كه اين شنيدن روح انسانهاي عاشق را تحت تاثير قرار داده و آنها را به رقص وا مي دارد.« از نظر اينكه نتيجه طبيعي شنيدن صداي خوش رقص را ايجاب مي نمايد، واژه رقص با سماع ارتباط نزديك پيدا مي كند. و سماع به اين معناي بيشتر با نام مولانا شناخته شده و پس از درگذشت او به صورت معيني درآمده و در طريقت مولوي نمايانده و سمبل اين طريقت گرديده است» ( حاكمي، اسماعيل، 1367، ص 142)
مولانا علاقه فوق العاده اي به سماع و موسيقي نشان داده است. گوش دادن به موسيقي و سرود ن شعر هماره و هماهنگ با هم دو امكان براي تسكين دردهاي عشق كه همه روح مولانا را تصرف كرده بود در همه زمانهاي پس از فراق شمس تا پايان عمر مورد توجه او بود.
«در سالهاي نظم مثنوي و از چندي قبل از آن قسمت قابل ملاحظه اي از اوقات مولانا در مجالس سماع گذشته است. وي قبل از آشنايي با شمس تا حدي از سماع اجتناب داشت اما بعد از اتصال با شمس خاطراتش به شدت به آن مشغول شد و بر رغم مخالفت منكران تا آخر عمر بر آن سياق عمل مي كرد. و حتي جنازه پير صلاح الدين زركوب و بعضي ديگر را با موسيقي و رقص اهل سماع به گورستان بردند.» ( بحر در كوزه، زرين كوب، عبدالحسين، ص 33)
مولانا سماع و شنيدن موسيقي را به صورت يك عبادت درآورده بود و از اين جهت مورد انتقاد نيز قرار گرفته بود.( حاكمي، اسماعيل، ص 149)
ادامه دارد........
|
الف- مقدمه : با این وجود، متاسفانه بدلایل مختلف، آموزش این شاخه از دانش نوازندگی ویولن به هنرجویان در ایران بسیار ناچیز، ناقص و گهگاه اشتباه از طرف اساتید صورت می پذیرد. بدین منظور برای اولین بار، در سلسله مقالاتی که با عنوان ادیت در ویولن ارائه خواهد شد، سعی می گردد تاعلل آموزش ناکارامد این دانش بررسی گردد و سپس با معرفی و آموزش گام به گام اصول اساسی ادیت، زمینه آموزش پایه ای و مدون این دانش فراهم گردد. برای نشان دادن حالت نواختن در سیمهای مختلف نیز از شماره های یونانی استفاده می گردد. بر این اساس سیم اول یا سیم "می" با علامت"I" ، سیم دوم یا سیم" لا" با علامت"II" ، سیم سوم یا سیم" ر" با علامت III"" و در آخر سیم چهارم یا سیم "سل" با علامت "IV" نمایش داده می شوند. تذکر- 1: برای نشان دادن حالت نواختن یک نت بطور عمومی، از هر دوی علامات فوق استفاده می گردد تا مشخص شود نت مذکور در کدام سیم و با چه انگشتی بایستی نواخته شود. |
ردایو، تلویزیون، ضبط صوت، کامپیوتر، سی دی و رایت و کپی، کلاسهای متعدد آموزش موسیقی موجب توده ای شدن و عامه ای شدن موسیقی و هنر گردید و آثار موسیقی را در دسترس همگان قرار داد. موسیقی که زمانی در خدمت اشراف و نجبا بوده وسیله تفریح همگانی گردید. فایده و کارکرد همگانی و عامه ای شدن موسیقی چیست؟ نظام سرمایه داری که از انسانها همانند ماشین و ابزار برای تولید بیشتر استفاده می کند موجب خستگی و فرسوده شدن انسانها می گردد. برای ترمیم فرسودگی کارگران ویا به عبارتی بردگان نظام سرمایه داری موسیقی یکی از بهترین ابزارها می باشد.نظام سرمایه داری با عمومی کردن موسیقی ، موسیقی را ابزار سرگرمی و تفریح انسانهای مفلوک و رنج کشیده به منظور احیای صوری آنها برای خدمت بیشتر نموده است. عامه مردم از موسیقی لذت می برند. لذت برای عامه مردم به معنای فکر نکردن به هیچ چیز و فراموش کردن رنج است، گریز از واقعیتی ذلت بار است. موسیقی عامه لذت و خنده بدلی را جایگزین شادی خنده واقعی می کند .موسیقی عامه رسید چکهایی که از حساب لذت واقعی می کشد را پیوسته به تاخیر می اندازد و وعده دستیابی به لذت را موهوم می گرداند.
نظریه مولوی درباره موسیقی نظریه ای افلاطونی است. افلاطون اعتقاد داشت که روح انسان در دنیای پیش از تولد, با ترانه های آسمانی انس و الفت گرفته است. لذتی که پس از تولد , از شنیدن نغمات به دست می آید، ناشی از یادآوری همان ترانه های آسمانی است. مولانا بر این عقیده بوده است که تاثیر نغمات و اصوات موزون بر روان آدمی از آنروست که نغمات آسمانی و ملکوتی جهان پیشین را در ما می انگیزد. چرا که به اعتقاد مولانا، روح آدمی پیش از آنکه به جهان فرودین هبوط کند، در عالم لطیف الهی سیر می کرده و نغمات آسمانی را می شنیده است. از دیدگاه مولانا الحان و نغمات موسیقی در نگاه عارفان خطاب ازلی حضرت حق است. بنابراین موسیقی زمینی، تذکار و یادآور موسیقی آسمانی است:
لیک بُد مقـــــــصودش از بانگ رباب همچو مشــــــتاقان خیال آن خطاب
نالــــه سُــــــــــــرنا و تهــــدید دهــل چیــــــزکی مـاند به آن ناقــــور کل
مومــــنان گوینـــــد کآثار بهــــــشت نغز گردانـــــــید هــر آواز زشـــت
ما هــــــــــمه اجـــــزای آدم بـوده ایم در بهـــشت آن لحن ها بشنوده ایم
گر چه بر ما ریخت آب و گل شـــکی یادمـــــــــان آید از آنـــها انــــدکی
.....
قـــوتی گـــــــیرد خـــــــیالات ضمــــیر بلکه صورت گردد ازبانگ صفیــر
(دفتر چهارم،731-743)
علاوه بر این مولوی اعتقاد دارد که الحان موسیقی را از گردش فلک گرفته ایم ، عارفان کسانی اند که گوش تیز کرده و نغمات فلک که همه تسبیح و نیایش حق اند را می شنوند و همانند فیثاغورث عقیده دارند اصول موسیقی بر اساس نغمات کواکب و افلاک است.
«این نغمه هایی که مردم به طنبور و حلق می سرایند تماما انعکاسی از آواز گردش افلاک است. موسیقی و سماع، رمزی است از هماهنگ شدن سالک با حرکات افلاک و عروج روحی و نیل به مقام و تذکار میثاق فطری توحید عالم است.»(زمانی، دفتر چهارم،1386، 237)
پس حکیمان گفـــــته اند این لحن ها از دوار چــــرخ بگرفـــــتیم مــــــا
بانگ گردشهای چرخست اینکه خلق می سُرایندش به طنبور و به حلـق
(دفتر چهارم،733-734)
صدا از نظر یک موسیقیدان و از آنجا که در بحث تئوری موسیقی به بررسی آن پرداخته می شود ، دارای مشخصه های زیر است :
نواک ( زیر و بمی ) ، دیرند ، شدت ، شیوش .
نواک
روشن است که صداهای موسیقایی می توانند در سطحهای مختلف زیر و بمی حاصل شوند . مثلا می دانیم که صدای اصلی مردان از صدای زنان یا کودکان بم تر و کلفت تر است صدای کودکان نسبت به صدای مردان نازکتر و زیر تر است . در ساز سنتور سیم ها به ترتیب از پایین به بالا کوتاهتر می شوند و نسبت به یکدیگر از بمتر به زیرتر می روند . به طور کلی سیمهای کوتاهتر و سبکتر ، زیرتر ، و سیمهای بلند تر و سنگینتر ، بمتر ، صدا می دهند . همچنین لوله ی صوتی سازی مانند فلوت یا نی هر قدر دراز تر باشد صوت حاصل از آن بمتر است .
غنچه با دل گرفته گفت:
زندگی
لب زخنده بستن است
گوشه ای درون خود نشستن است
گل به خنده گفت
زندگی شکفتن است
با زبان سبز راز گفتن است
گفتگوی غنچه وگل از درون با غچه باز هم به گوش می رسد
تو چه فکر میکنی
کدام یک درست گفته اند
من فکر می کنم گل به راز زندگی اشاره کرده است
هر چه باشد اوگل است
گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است!
نقش این ساز چه در ارکستر بزرگ چه به طور جمعی و انفرادی آنقدر پر اهمیت است که آن را شاه سازها گفته اند. وجهه جهانی ویولن را میتوان در سازگاری آن با فرهنگهای مختلف دید.
این ساز هیچ محل ثابت و ساکنی به عنوان تکیه گاه ندارد و خود نوازنده نیز چنین وضعی دارد جز در آن نقاطی که پایش زمین را لمس میکند. دستهای نوازنده باید تا حد زیادی انعطافپذیر و قوی و دارای حالت فنری باشد و همیشه در سطح شانه یا در حدود آن سطح به کار گرفته شوند
برای دستیابی به نوازندگی بهداشت هم خیلی مهم است: پاکیزگی- برانگیختن جریان خون به کمک اختلاف دما- مالش پوست با دستکش زبر- حرکتهای ورزشی خاص- استراحت متناوب[نیاز به ذکر منبع]
ویولن یک ساز ظریف و فرنگی است و طبق نمونههای که ساخته میشود از 58 قطعه مختلف که به طرز دقیقی با هم جور شدهاند و وزن آن در حدود 400 گرم می باشد و ابتدا توسط سازنده ایتالیایی گاسپارو برتولونی اختراع شده است.
از شاگردان مشهور گاسپارو برتولونی آ آماتی بود که او هم بهترین سازنده ویولن در سطح جهان را پرورش داد یعنی آنتونیو استرادیواریوس ایتالیا ایتالیایی.
تا کنون کسی در جهان پیدا نشده که نه تنها بتواند هنر او را تکمیل نماید بلکه قادر نبوده ویولنی بسازد که از حیث زیبایی و صوت بتواند با ویولنهای آنتونیو استرادیواریوس برابری نماید. جلا و ظاهر خوش ویولن استرادیواریوس چیزی در حد کیفیت خورشید که روی پوست ابریشمی تابیده باشد است و هم چنین نرمی و لطافت خاص و منحصر به فرد یا میتوان گفت پختگی.
یکی از کارهای استرادیواریوس ایجاد ویولن کنسرت است که با طنین نیرومند خود در کنسرتها مقام ارجمند دارد و موسیقی بیشتر از این لحاظ مدیون استرادیواریوس می باشد.
تاکنون بیش از سه سده از اختراع اولین نمونه ویولن توسط گاسپارو برتولونی میگذرد و در این مدت با وجودی که کشفیات جدیدی در علوم فیزیک و شیمی نمودهاند نه تنها نتوانستهاند در ساختمان ویولن تغییری بدهند بلکه از رموز کار سازندگان قدیم نیز چیزی درک نکرده اند.
قسمتهای ساز ویولن عبارتاند از:
نقش این ساز چه در ارکستر بزرگ، به طور جمعی و چه در ارکستر مجلسی و انفرادی آنقدر پر اهمیت است که آن را «شاه سازها» گفتهاند. در یک پارتیتور موسیقی ارکستری، ویولنها از تمام سازهای دیگر کمتر سکوت دارند.
نخستین سازندگان معروف ویولن در ایتالیا پیدا شدند. گاسپارو داسالو نخستین ویولن حقیقی را ساخت، اما معروفترین ویولنها در شهر کرمونا ساخته شدند. آندره اماتی و فرزندش نیکولا آماتی و شاگردش آنتونیو استرادیواریوس، بهترین ویولنهای دنیا را تاکنون ساخته اند.
در ایران ویولن رو با پرویز یاحقی می شناسند که در زمان خود رقیبی جدی برای هم کیشان غربی خود بوده است. از میان ویولونیست های زنده ایران نیز که حرفی برای گفتن دارند می توان از شادمهر عقیلی نام برد که با وجود جوانی ، خالق آثار نو و قطعات بی نظیری بوده است . او برخلاف ویولونیست های تازه کار ایران که مقلدان صرف نت های غربی هستند و از خود چیزی در چنته ندارند و به نواختن آهنگ های آماده ی دیگران مباهات می کنند دارای روحیه ی نوآوری و خلاقیت شگفت آوری در نوازندگی این ساز می باشد. از او در فستیوال های موسیقی جهانی در آینده بیشتر خواهید شنید.
من اینجا بس دلم تنگ است و
هر سازی که می بینم
بد آهنگ است
بیا ره توشه بر داریم
قدم در راه بی برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر کجا
آیا همین رنگ است